خلاصه جلسهٔ ۴

از جلسات کیولیست
پرش به ناوبریپرش به جستجو

جامعه علمی مثل همه سنت­های دارای ایدئولوژی می­باشد.

چیزی که علم نگفته اگر یک نفر بگوید، به عنوان خرافه گرفته می­شود !!!

علم نتایج زیادی به بار آورده، ولی این همزمان با سرکوبی همه شاخه­های دیگه­ای هست که می­تواند وجود داشته باشد.

بدن یه مکانیزمی داره و خوب و بد خودش رو درک می­کند. اینطوری در قدیم دارو کشف می­کردند.

  • طب قدیم از حس­های درونی می­آیند و این حس­ها اعتبار دارند.
  • علم اصلا به این نکته توجه نمی­کند که یک چیزهایی از حقیقت رو در درون داریم. برای علم چیزهای قابل ارائه اهمیت دارند.

در تاریخ انقلاب علمی، یکدفه همه معارفی که به دست بشر رسیده بودند، انکار شدند و این خیلی اتفاق بدی بود. همه یه جورایی از صفر شروع شد !

هدف کیمیاگرها ایجاد ارتباط عرفانی با طبیعت است.

  • کلی از نوابغ تاریخ به این قضیه علاقه داشتند (مثل ابن­سینا) و می­شه تصور کرد که این قضیه پرت و پلا نیست.

با این شرایط چی کار می­شه کرد؟ ما چه می­توانیم بکنیم؟

هایدگر یه سنت خوبی که داره اینه که وقتی می­خواد درباره یک موضوعی بحث کند، اول اون رو ریشه­یابی لغتی می­کند.

  • برای مثال mathematica به معنی هر چیزی که شما فرض می­گیرید و بعد باهاش به دنیا نگاه می­کنید، می­باشد.

باید فضای برخورد طبیعی با دنیا رو یاد بگیریم. یکی از فوائد قرآن اینه که این رو به ما یاد می­دهد.

تعلیمات عمومی و دیدگاه علمی مزاحم تجربه­های معنوی هستند.

  • نگاه علمی به طبیعت مشاده تغییرات است (پیشگویی)؛ در حالی که تجربه معنوی نیاز به سکون دارد !
  • دید دینی و شاعرانه به طبیعت همراه با کشف یه راز می­باشد در حالی که علم شعار راززدایی دارد !
  • قبلا به هر اتفاقی معنی نسبت می­دادند؛ علم مطلقا مخالف با هر جور معنی­گذاری است. همه چیز حالت ماشینی دارد.
  • در تجربه دینی کل نگری داریم؛ در علم به اجزاء دقت می­شود.
  • نوع نگاه ما عوض شده است. اینقدر تاثیرش عمیق است که تشخیص سخته ...
  • علم می­گوید چیزی که دارید می­گویید باید قابل عرضه به عموم باشد.
    • علم ما رو اینطوری بار آورده است که احساساتمون رو تبدیل کنیم به کلام ؟!!!
    • ما احترام برای تجربیات درونیمون قائل نیستم ...
  • علم به ما می­گوید چیزی اعتبار دارد که بتوانی بیان کنی تا بقیه بفهمند ؟!!! این قضیه از تاثیرات عمیق علم می­باشد.
  • یکی از چیزهایی که تعلیمات عمومی ضعیف می­کند، قدرت تخیل است.
  • ما تبدیل شدیم به گلادیاتورهای نظام سرمایه­داری
    • شخصیت آدم­ها با درجه علمشون مشخص می­شود؛ المپیادی، دکتر، ...
    • این ویژگی­های لزوما خوب نیستند ...

science یک ارتباط خوبی با سرمایه­داری دارد و دلیل اصلی پیشرفت اون همین است.

دلیل مخالفت با کپرنیک در تاریخ یک دلیل مذهبی اونم مخالفت با کلیسا بوده.

  • ولی اصلا اینطوری نیست. این از جوسازی­های نظام سرمایه­داری است.
  • کلیسا مخالفت می­کردند ولی نه به این معنی؛ کلیسا فقط جنبه دینی نداشته و بلکه دانشگاه هم بوده.
  • کپرنیک نظریه خودش رو داد ولی اینقدر سوال مطرح وجود داشته و براشون جواب نداشته که آخرش برای این گفت که روش من فقط محاسبات رو ساده می­کند.

فضای علمی از این اتفاقات استفاده می­کند تا مذهب رو بکوبد.

علم دو تا فرض متودولوژیک دارد.

  • اصل موجبیت : توجیه کردن پدیده­ها
  • اصل ماتریالیسم : در محدوده چیزهای توجیه­پذیر مادی حق حرف زدن داریم.

حالا یک آزمایشی انجام شده که با این اصول سازگار نیست (کوانتوم)

  • فضای علمی به صورت ضمنی اصل اول رو گذاشته کنار؛ دلیل این کارشون چیه ؟!!!

در فضای science الحاد وجود دارد ...

  • نمی­گوید حرف داروین، لاپلاس، ... غلط بود. استفاده خودشون را برای کوباندن مذهب انجام می­دهند.

چه فرقی وجود داره بین اینکه دنیا رو به صورت یک ماشین ببینیم یا درونی­تر نگاه کنیم ؟ (فرق ارزشی است و دنیای علمی ما رو به سمت ماشینی نگاه کردن برده است !

نیچه و یونگ جفتشون مدرنیزم رو رد می­کنند، ولی نیچه به این نتیجه رسید که حقیقتی وجود ندارد ولی یونگ گفت که راحتون غلطه. نتیجه این شد که حرف نیچه رو پذیرفتند ؟!!!

ما مسلمان­ها هم دوست داریم نشون بدهیم قرآن علمی است ؟!!!