خلاصه حج ۲۱

از جلسات کیولیست
پرش به ناوبریپرش به جستجو

مارکسیسم و دین شباهت هایی دارند : ارتباط با توده های میلیونی - تشکیل حکومت و جامعه که ایدئولوژی در آن غالب است.

تماس یک عقیده با توده ی مردم یک مکانیسم طبیعی برای تحریف ادیان و ایدئولوژی هاست . چون سطح تعلیمات بنابر فهم عامه پایین می آید و عقاید از درخشش اولیه می افتند. و ریشه های اقتصادی و فرهنگی جامعه ی قبل از عقیده در برابر آن مقاومت می کنند.

به خاطر همین سطحی بودن مردم است که روی ظواهر تاکید می شود و در فقه افراط می شود و معرفت خداوند می شود جزو مستحبات و عمل به جزئیات احکام می شود اصل دین.

موقعی که در ایران انقلاب شد، رهبران فکری دینی ما اصلی هاشون مطهری و خمینی و شریعتی بودند که همه گرایش به اصلاح دین از عامه زدگی و ظاهر بینی داشتند و گرایش به عرفان و معرفت دینی داشتند .حتی در اول انقلاب انقدر از عزاداری سنتی انتقاد کرده بودند که مردم مانده بودند درست هست که سینه زنی و عزاداری به شکل قبل بکنند یا نه . که امام خمینی گفت اشکال ندارد. اما بعد از انقلاب دوباره برگشت کردیم . جنگ می تواند یک نقطه ی عطف بوده باشد . فرهنگی که توی آن زمان به وجود آمد به فرهنگ سنتی تر ، نوحه خوانی و ... نزدیک تر بود تا به فرهنگ اصلاحی و متفکرانه . با حرف های فکری و فلسفی نمی شد کسی را برای جنگ آماده کرد.آهنگران جواب می داد.

نتیجه ی دموکراسی مستقیم این است که سیاستمدار باید حرف ها و کارهایی -انگار کالایی - را عرضه کند که نظر مردم را جلب می کند.شعار جذاب تولید کند. بنابراین یک نفر هم توی توده ی شیعه ی ایرانی گرایش های ناسیونالیستی می بیند و مکتب ایرانی را مطرح می کند.

ادامه ی حج :

این دومین باری است که ما در دنیایی هستیم با پایان نامعلوم . در دنیای قبلی نمی توانستیم دنیای بعدی را درک کنیم . نور نبود . اما در کارخانه ی عظیم مادر رشد پیدا می کردیم که همه ی آن رشد ها در این دنیا به درد بخور بود.

در این زندگی هم همه چیز ناتمام است . کارهای اختیاری که این جا می کنیم یک سری رشته های بی سرانجام هستند که نتیجه ش رو نمی بینیم. قرآن می گه : "ان سعیکم لشتی" . شتی یعنی پراکنده .