خلاصه سوره انعام ۱

از جلسات کیولیست
پرش به ناوبریپرش به جستجو

29 مرداد 90


مشرکین کسانی هستند که جز به الله به عنوان خالق، به نیروهای موضعی دیگری معتقدند که طبیعت و ... را کنترل می کنند. آنها الله را دور می دانند، موجودی برتر که کاری به زندگی خصوصی ما ندارد و به طور روزمره با او رابطه ای نداریم. این گسستگی خالق و مخلوق است که این فاصله با واسطه های موهوم پر می شود.آنها می گویند دون شان خداوند است که در زندگی ما دخالت کند یا رسول بفرستد.


در این سوره موضوع اصلی مواجهه انبیا با مشرکین است، و بیشتر خطاب خداوند با مشرکین است اما مستقیم مورد خطاب نیستند، خداوند در این سوره 44 بار می گوید : قل...


وقتی رسول می آید، مردم با استهزاء رسل به لبه ی پرتگاه نزدیک می شوند. در بطن رحمت فرستاده شدن رسول، غضبی هم هست که در صورت انکار او می آید. این افراد چون هیچ جوری رشد نمی کنند، دچار عذاب ابدی می شوند.


شرک بدترین گناه است که خداوند گفته همه ی گناهان را می بخشد جز شرک. یعنی آسیب و پلیدی شرک از هر گناهی بیشتر است. اما اینجا منظور شرک جلی است.


اما هر گناهی، مرتبه ای از شرک خفی است. چون مثلا پیروی از هوای نفس، یعنی پیروی از ناحق - و این که ناخواسته آن را مستقل از خداوند در نظر گرفته و ازش پیروی کرده ایم. خداوند می گوید:«اکثرشان ایمان نمی آورند مگر این که مشرکند».حدیث هست که شرک از حرکت مورچه سیاه در شب سیاه روی عبای سیاه سخت تر دیده می شود.


شرک در دوران بت پرستی بود، اما در فضای دینی هم دیده می شود. مثل تثلیث.

اگر به چیز موهومی که نیرویی ندارد متوسل بشویم و در این فضای خالی موهوم دعا کنیمَ، این شرک جلی است.

یعنی اگر روح امامان ارتباطش با جهان قطع شده باشد، این که از اونها چیزی بخواهیم شرک جلی می شود چون با توهم خودت صحبت می کنی و از او چیزی می خواهی.

این که فرد مرده به خواب زندگان بیاید، دلیل نمی شود که این واقعا روح مرده است که با زنده ارتباط برقرار کرده.(مثل حرف زدن اسب در خواب !) اما این منشاء شرک هایی است که در آن از ارتباط با ارواح استفاده می شود.


در دیدگاه مشرکانه، دنیا ساختارسلسله مراتبی دارد، که ما فقط می توانیم با لایه ی بالاسر خود ارتباط برقرار کنیم نه با خدا که در راس هرم است.این آیه : "ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی" صحبت کسی است که دوست دارد به الله نزدیک بشود، مقرب بشود، اما از طریق چیزهای دیگر. فکر می کند نمی تواند مستقیم با الله حرف بزند.

اما پیام توحید این است که هر انسان باید خودش مستقیم با خدا ارتباط برقرار کند، که کار سختی است.

این که بعضیها می گویند خدا کار ما را به ائمه واگذار کرده شرک جلی است.

وجود واسطه ها واقعی است. واسطه ها ، ساختار و اسبابی هستند که از طریق آنها رزق از عالم بالا به عالم پایین رسانده می شود. شاید این واسطه یک انسان کامل هم باشد. اما این که اسباب و وسایل را خطاب قرار بدهی و مستقل از خدا، از خود آنها چیزی بخواهی شرک است.


ویژگی شرک این است که موروثی است. یک بسته ی فکری که به طور موروثی در جامعه ی مشرکانه آموزش داده می شود، و با آداب و رسوم خاصی همراه می شود.

شرک به این علت که ارزش ها و میزان خوب و بد را به صورت باطل تعیین می کند، از همه گناه ها بدتر است. چون عقل و فطرت انسان را کاملا خاموش می کند. مثلا اگر یک نفر عادت داشته باشد به شرابخواری، عقل و فطرتش کامل خاموش نمی شود، تشخیص خوب و بد دارد.

مثلا این کسانی که روحانی های یهود را به جای حق گرفتند و مطیعشان شدند، مسیح را کشتند و فکر می کردند عبادت کرده اند. تشخیص خیر و شر درشان خاموش شده بود."اتخذوا احبارهم و رهبانهم اولیاء من دون الله"


علت گرایش آدم ها به شرک ، دافعه ی توحید هم هست.

توحید یعنی تو از صبح تا شب در محضر بی نهایت باشی.موحد باید هشیاری داشته باشدکه مردم اکثرا ندارند.

در توحید، تمام انانیت انسان باید از بین برود، چون تو با همه ی انسان ها و موجودات یکی می شوی. در حالیکه انسان دارای انانیت در اختلاف داشتن با دیگران، به خودش برتری نسبت می دهد . مثلا قوم های مشرک هر یک بتی داشتند که بهشان هویت می داد و معتقد بودند از بت قوم همسایه قوی تر است!

حتی اعتقاد به این که انسان با بقیه موجودات فرق دارد و خدایگونه است : اعتقادبه مسیح به عنوان پسر خدا ، نه در کنار سایر مخلوقات ، مخالف توحید است.


خداوند، در برابر آدم های غرق در لذت و زندگی روزمره و سنت های قدیمی، استراتژی فرستادن رسل را انتخاب کرد ، که گرچه بدیهی هم نیست که این استراتژی باید انتخاب میشده، چون شنواندن این حرف ها به این مردم، از همان اول هم معلوم بود که خیلی جواب نمی دهد. برای همین رسل با انذار آمدند. تا با ایجاد ترس، یک لحظه ریتم زندگی آنها را بشکنند. انگار بخواهی توی یک دیسکو ، وقتی همه در حال شور و هیجان و رقص هستند، پیام اخلاقی بدهی!

در سوره انعام چنین صحنه ای را می بینیم. صحنه ی احتجاج و برهان آوردن رسل. انتظار داریم در این فضا چه ببینیم؟ عوامل ادامه ی شرک چه باشند؟ عکس العمل مردم چی باشه؟ استهزاء - متهم کردن دینداران - ...