خلاصه مسیحیت ۱۶

از جلسات کیولیست
پرش به ناوبریپرش به جستجو

خلاصه ی غیر دقیق و غیر کامل جلسه 16


-می توان نگاه سکولار و نگاه مومنانه به تاریخ را به عنوان دو تئوری رقیب در نظر گرفت. معمولا سکولار ها خود را بی طرف معرفی می کنند اما باید دقت کرد این طور نشود. هر کدام از این دو نگاه - نگاه سکولار و مومنانه - باید سوال های متفاوتی را درباره ی تاریخ ادیان جواب بدهند.


-در این جلسه ادامه ی بحث انحراف های کلی ادیان پی گرفته شده است.


-همه ی مکاتب وقتی وارد عرصه ی اجتماع می شوند رنگ تاریخ و جغرافیا را می گیرند. همچنین وقتی گسترش پیدا می کنند و وارد سیاست و اجتماع می شوند، دچار عوامزدگی و تغییر شکل می شوند. در هر دوره باید اصلاحاتی برای رجوع به اصل مکتب انجام شود.


-مثلا جریان فلسفه ی اسلامی تحت تاثیر فلسفه یونان بوجود آمده.


-برای کشف اصل یک مکتب باید طوری به مکتب نگاه کنیم که عواملی که ممکن است باعث انحراف مکتب شده باشد را مد نظر بگیریم . مثلا اگر جایی در اسلام سنت های عربی را مشاهده کردیم که دلیل محکمی از کتاب و سنت در آن نیست.

-مکاتب با توجه به این که در طول تاریخ اقلیت بوده اند یا اکثریت دچار انحرافات مختلفی می شوند. مثلا مکاتبی مثل شیعه که در اقلیت بوده اند ، روحانیونشان به مردم آوانس می دهند یا مکاتبی مثل سنی ها که با حکومت مرتبط هستند به حکومت آوانس می دهند.


-وقتی مکتب تبدیل به نهاد اجتماعی می شود طبیعتا سلسله مراتبی پیدا می کند که در اصلش نیست، مثل سلسله مراتب کلیسا و پاپ و ...


-وقتی می خواهیم مردم عوام را به دنبال مکتبی بکشانیم مجبوریم احکام مطلق و جزمی صادر کنیم.


-تاکید روی حالات درونی و ایمانی که هسته ی هر دینی است، به مرور در بین تاکید روی ظواهر و اعمال فیزیکی در تعالیم معمول دینی گم می شود و به حاشیه می رود. زیرا این چیزها همگانی و قابل مشاهده نیستند، کمتر قابل بیان هستند و سختند.